تعریف کارآفرینی
واژه کارآفرینی از قرن ها پیش و قبل از آنکه به زبان امروزی مطرح شود، در زبان فرانسه متداول گردید. این واژه معادل کلمه ی فرانسوی Enterprendre به معنای متعهد شدن می باشد(حسینی، مرادپور). کارآفرینی فرآیند بلندمدت آموزشی و پرورشی است که مستلزم برنامه ریزي در نظام آموزشی و پژوهشی و اجراي برنامه هاي از پایگاه خانواده و مدرسه تا دانشگاه و سازمان است و باعث به حرکت درآمدن چرخه فعالیتهاي اقتصادي کشور میشود. کارآفرینی عامل دگرگونی اجتماعی است و به ایجاد مشاغل تازه و بهره گیري مؤثر از نیروي انسانی و منابع طبیعی میانجامد (امیریان،1386).
ژورف شومپتر اولین کسی است که بطور جامع و گسترده از واژه کار آفرین در نظریات اقتصادي استفاده نموده است وي از انترپرنور به عنوان قدرت و نیروي محرکه توسعه یاد میکند. انترپرنور فردي است که هدف مهمی در ذهن دارد، تنها به دنبال افزایش درآمد نیست بلکه به دنبال یافتن راهکارهایی جهت چیرگی بر رقبا در بازار است.(مداح،1386).
کارآفرینی شومپتري شامل سه ویژگی اساسی است: کارآفرینی از قبل قابل درك است، اما نمیتوان با بکار بردن قوانین معمولی و با استنباط ا ز حقایق موجود بطور عملی آن را پیش بینی نمود؛ کارآفرینی رویدادها و نتایج بلندمدت را شکل میدهد و براي اینکه موقعیتهاي مناسبی خلق کند، موقعیتهاي اقتصادي و اجتماعی را تغییر میدهد؛کثرت و تکرار رویدادهاي کارآفرینانه به کیفیت نسبی نیروها، تصمیمات فرد، اقداما ت والگوهاي رفتاري بستگی دارد.(حسین زاده،شکرالهی،صفایی1386).
هاتن کارآفرینی را این گونه تبیین می کند که « کارآفرینی فرآیند شناخت فرصت هایی است که برای آنها بازار وجود دارد و پذیرش ریسک برای ایجاد سازمانی در جهت ارضای این نیاز». (امینی،تجریشی،فیض بخش1382). کارآفرینی به عنوان یک تسریع کننده، جرقه ی رشد و توسعه ی اقتصادی را فراهم می آورد. در واقع کارآفرینی پلی است بین جامعه به عنوان یک کل، به ویژه جنبه های غیر اقتصادی جامعه و موسسات انتفاعی تاسیس شده برای تمتع از مزیت های اقتصادی و ارضاء آرزوهای اقتصادی(حسینی،مرادپور1387).
شش عامل كليدي در مورد كارآفريني وجود دارد كه عبارتند از: شناخت هدف، داشتن افق، بكارگيري خلاقيتهاي ذهني،جامعهگرا و جامعهپذير بودن ،شهامت، ابتكار، اميدوار و ريسكپذير بودن و واقعبينانه برخورد كردن با تفاوت بين خلاقيتها و فرصتها. (السادات و نعمت الهی1384).
تعاریفی که از کارآفرینی ارائه شد، مبین آن است که کارآفرین منتظر سرمایه گذاری و ایجاد شغل از سوی دولت نیست او خود با شناخت صحیح از فرصت ها و استفاده از سرمایه های راکد امکاناتی را فراهم نموده و با سازماندهی و مدیریت مناسب منابع، ایده خویش را عملی میکند. او تنها خودش شاغل نمی شود بلکه بدون اتکا به دولت در بخش غیر دولتی برای تعداد دیگری نیز شغل می آفریند. این امر سبب کاهش نرخ بیکاری بدون نیاز به سرمایه گذاری دولت برای ایجاد اشتغال می گردد البته دولت می تواند با ارائه تسهیلات و پی گیری سیاست های مناسب حرکت کارآفرینان را شتاب بخشد.(حسینی و مرادپور1387).
مفهوم كارآفرين وكارآفريني
طبق نظریه ژوزف شومپيتر، کارآفرین نیروی محرکه و موتور توسعه اقتصادی می باشد و وی مشخصه کارآفرینی را نوآوری می داند و فواید کار آفرینی را تخریب خلاق می نامد. از نظر وی نوآوری در هر یک از زمینه های ذیل کارآفرینی محسوب می شود ارائه کالای جدید، ارائه فروش جدید در فرآیند تولید، گشایش بازاری تازه، یافتن منابع جدید، ایجاد هر گونه تشکیلات جدید در صنعت(احمد پور، 1384).